شهید عبدالرسول زرین

سردار شهید عبد الرسول زرین

نام پدر : شکرالله

تاریخ تولد : 1315/5/5

سمت :تک تیر انداز

عملیات : خیبر

تاریخ شهادت : 1362/12/11

دارنده ی مدال 700 شلیک موفق در جنگ و اول در جهان است

چهار ساله بود که پدرش و شش ساله بود که مادرش را از دست داد .

چهار فرزند بودند و اموالشان را خان جدید روستا به نفع خود مصادره کرد . وقتی عبدالرسول فهمید آن قدر اعتراض کرد که تهدید به مرگش کردند .

به همین دلیل برادرانش تصمیم گرفتند برای حفظ جانش او را به روستایی دیگر بفرستند .او سه سال در ان روستا ماند ولی سپس به دلیل اذیت و کتک خوردن تصمیم به فرار گرفت .

مدتی در شهرضا ماند سپس راهی اصفهان شد .دو سال در قهوه خانه ای کار کرد و برای جمع اوری پس انداز و تشکیل زندگی تلاش کرد سپس به خواستگاری رفت و ازدواج کرد .

با شروع جنگ تصمیم گرفت به جنوب برود ولی به او اجازه داده نشد زیرا مراعات سنش و شش فرزندش را میکردند .آخر او تهدیدشان کرد که اگر اعزامش نکنند شکایتشان را به رسول خدا (ص)میکند .در عملیات والفجر 40 نفر عراقی را کشت و تیر باران کرد . در عملیات رمضان. یکی از تانک ها گلوله ای را به سمتش پرت کرد . ابتدا همه فکر میکردند شهید شده اما بعد ازچند ساعت به هوش آمد .او را سریع به بیمارستان منتقل کردند .بلافاصله بعد از مرخص شدن سراغ حسین خرازی رفت . او در بیمارستان به فکر راه اندازی گروه تیر اندازی افتاده بود . 24 نفر را انتخاب کرد تا به انها اموزش دهد . این گروه به نام امام حسین (ع) تشکیل شد . در مرحله ی دوم عملیات خیبر دشمن با خمپاره ی 60 به طرفش نشانه گرفت خمپاره به سرش اصابت کرد و همانجا به شهادت رسید .

وصیت نامه :"آن چه که لازمه ی حفاظت از خون شهدا قلمداد میگردد آن است که تابع رهبر انقلاب بوده و سخنان آن بزرگوار را به گوش جان بسپاریم چرا که صحبت های امام از ناحیه ی خود وی نیست بلکه از قرآن و عترت است ".

روحش شاد.

برگرفته از کتاب 5 دقیقه با بهشتیان . عبد الرسول زرین

به کوشش سعیده یوسفی

تحقیق :حدیثه کریمی